گام یازدهم |
پاسخ متواضعانه سعید جلیلی درباره کاندیداتوریاش خبرگزاری آنا نوشت: البته پاسخ متواضعانه او با یک رفتارمتواضعانه تکمیل میشود؛ آنجا که ما با سماجت سئوالی درباره بحث هستهای میپرسیم و پاسخی روشن از او میگیریم و وقتی که متوجه میشود ما تا میانه راه بدون کفش روی آسفالتهای داغ او را همراهی کردهایم بالافاصله میایستد و میگوید... ** "khamenei.ir" دو روز قبل از ماه مبارک در خبری مینویسد:" امسال نیز به روال سالهای گذشته از ابتدای ماه مبارک رمضان نماز جماعت ظهر و عصر به امامت حضرت آیتالله خامنهای با حضور اقشار مختلف مردم در حسینیه امام خمینی رحمهالله اقامه میشود" و از اینجاست که شوری از جنس نماز جمعه هایی که به اقامت "آقا" برگزار میشود در دلمان میافتد و بقیه ماجرا ...
** نزدیک اذان ظهراست که به محوطه بیت میرسیم و خوشباورانه از زمان حرکت به این میاندیشیم که حداقل میتوانیم در صفوف آخرنمازگزاران در حسینیه امام خمینی(ره)، نماز را اقامه کنیم و بعد از آن چشمانمان به جمال اماممان آنهم از دور روشن میشود؛غافل از اینکه هستند عاشقانی که از صبح به آنجا آمده و خیلی زودتر از اینها، نیت ما را خواندهاند. البته برای ما اقامه نماز در حیاط بیرونی بیت به امامت رهبرانقلاب هم توفیقی است که قدرش را به خوبی میدانیم.
** حال و هوای خاص خودش را دارد، نمازخواندن به امامت "آقا"، آنهم در محل اقامت "آقا" و از همه مهمتر گوش دادن به صوت دلنشین"آقا". رهبر انقلاب با متانت و آرامش همیشگی نماز اول را به پایان میرسانند و پس از دعای ماه مبارک، احکامگوی "زلال احکام" سیما یعنی حجت الاسلام فلاحزاده با همان لهجه معروفش برای مامومین روزه دار از احکام روزه میگوید و ...
** به غیر از مردم، هستند مسئولینی که اقامه 2 وعده نماز در یک روز ماه مبارک به اقامت رهبر انقلاب را برای خود غنیمتی ارزشمند میدانند. سردار وحیدی وزیر دفاع، سعید جلیلی رئیس شورایعالی امنیت ملی و ... از این دست مسئولین هستند و البته در این بین، وجه مشترک این دو مسئول با ما، اقامه نماز در صفوف آخر محوطه بیرونی حسینیه امام خمینی (ره) است.
** همه حرکاتش پس از اقامه نماز، زیر نظر نمازگزاران است و البته 2 خبرنگار نمازگزار بیش از دیگران رفتارش را نظاره میکنند. بین 2 نماز، قرآن جیبیاش را درمیآورد و مشغول قرائت آیات الهی میشود و بلافاصله پس از اتمام نماز عصر، خود را به او میرسانیم. گرچه او در بین اهالی رسانه کمتر حاضر میشود اما پس از معرفی خود به عنوان خبرنگار، به گپ و گفت با او مشغول میشویم و او هم با متانت میشنود و پاسخ میدهد.
** دبیر شورایعالی امنیت ملی که این روزها در بین مردم به نماد مقاومت انقلابی در حوزه سیاست خارجی تبدیل شده، از محوطه محل اقامه نماز خارج میشود و در حالی که زمزمههای نمازگزاران درباره کاندیداتوری احتمالی او در انتخابات شنیده میشود، از ما میشنود: "شما الان به یکی از گزینههای جدی جریان انقلاب و گفتمان سوم تیر برای ریاست جمهوری یازدهم مطرح هستید؛ پس چرا هیچگونه اعلام موضعی در این باره نمیکنید؟" و در ادامه جواب متواضعانه او همراه با لبخند دیگر جایی برای ادامه این بحث نمیگذارد"من کارگر این نظام هستم و ..."
** البته پاسخ متواضعانه او با یک رفتار متواضعانه تکمیل میشود؛ آنجا که ما با سماجت سئوالی درباره بحث هستهای میپرسیم و پاسخی روشن از او میگیریم و وقتی که متوجه میشود ما تا میانه راه بدون کفش روی آسفالتهای داغ او را همراهی کردهایم بلافاصله میایستد و میگوید" این جسارت است که من با کفش ایستادهام و شما بدون کفش هستید" و با ما خداحافظی میکند و تنهایی به سمت محل کارش میرود. [ یادداشت ثابت - شنبه 91/5/8 ] [ 8:4 صبح ] [ حامی اصفهانی ]
[ نظر ]
دعواهای زودهنگام انتخاباتی و تلاش برای مهندسی فضای آینده/
تخریب جلیلی به بهانه احتمال کاندیداتوری در انتخابات چه پیامی دارد؟
علیرغم هشدارهای صریح و مکرر رهبر انقلاب پیرامون عدم ورود زودهنگام به فضای انتخابات، برخی چهرهها، رسانهها و محافل سیاسی خاص الویت اصلی خود را در این رابطه تعریف کرده و به این بهانه به تخریب برخی چهره های خوش نام، خوش سابقه و محبوب روی آورده اند. به گزارش رجانیوز، پس از انتشار برخی اخبار نادرست و تحریف سخنان باقری لنکرانی در بعضی رسانه ها پیرامون کاندیداتوریاش در انتخابات ریاست جمهوری، این بار سعید جلیلی هدف حمله برخی محافل رسانهای و جریان های سیاسی خاص قرار گرفته است تا به بهانه احتمال حضور دبیر شورای عالی امنیت ملی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، به تخریب سازماندهی شده و معنادار وی بپردازند. در همین زمینه برخی رسانههای نزدیک به فرزندان هاشمی رفسنجانی که گردانندگان آن ارتباط نزدیک و تشکیلاتی با دفتر برخی مسئولین سابق سیاست خارجی دارند، در گزارشی به بهانه چند مطلب وبلاگی که اقدام به دعوت از جلیلی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری کردهاست، طرح تخریب سعید جلیلی را کلید زدهاند. اما آنچه در این زمینه بیشتر برای افکار عمومی قابل فهم است، منشاء و "چرایی" آغاز تخریب های صورت گرفته علیه شخصیت و عملکرد دکتر سعید جلیلی است. سعید جلیلی که از سال 86 و پس از قرار گرفتن در جایگاه دبیری شورای عالی امنیت ملی کشور، به تدریج به شخصیتی مقبول در میان نخبگان و شناخته شده در میان توده های مردم تبدیل شده، دارای ویژگیهای خاص گفتمانی همچون ساده زیستی، ولایتمداری، اخلاق گرایی، دوری از حواشی و کارآمدی است که همین ویژگیها، حتی طرح نام او برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری در چند وبلاگ را نیز به یک تهدید بزرگ برای جریانات متصل به قدرت و ثروت تبدیل کرده است. اما شاید مقبولیت گفتمانی جلیلی تنها یکی از جبنههای کلید خوردن پروژه تخریب رسانهای وی باشد و جنبه مهمتر، جایگاهی باشد که او این روزها و در شرایط خاص کشور در آن قرار گرفته است. شرایط خاص بینالمللی و خیز بزرگ انقلاب اسلامی برای عبور از مرحلهای که رهبر انقلاب از آن به عنوان «پیچ بزرگ تاریخی» یاد کردهاند، امری است که نه تنها این روزها همه توان دستگاه سیاست خارجی ایران را به خود اختصاص داده است، بلکه بدون شک در انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز بحث اصلی طرفهای حاضر در انتخابات خواهد بود. تلاش برای عبور از این مرحله بدون دادن امتیازی خاص به دشمنان انقلاب اسلامی و یا کوتاه آمدن در مقابل فشارها و تعامل با قدرتهایی که سالهاست با انقلاب اسلامی دشمنی میکنند، دو رویکردی است که به نظر میرسد در ماههای آینده چالشهای جدیتری را در عرصه سیاسی کشور با یکدیگر داشته باشند. چنانکه هاشمی رفسنجانی به عنوان نماد رویکردی که چندان موافق با شرایط خاص مقاومتی کنونی نیست، بحث آن را در هفتههای گذشته و به بهانه موضوع رابطه با امریکا کلید زد تا به این ترتیب دور خیز خود برای تاثیر در فضای انتخابات 92 را به رخ بکشد. هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با نشریه مطالعات بینالمللی، شرایط پایان دفاع مقدس را پیش کشید و گفت: « بالاخره وقایع دفاع مقدس برای کسانی که تفکری در میدان جنگ داشتند، ثابت کرد که نمیتوان صرفاً با شعار، کار کرد. بلکه باید همراه عملگرایی وارد سیاست شد. تجربه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در پایان جنگ بود. وقتی این مسئله مطرح شد، در آن موقع هم فرمانده جنگ بودم و مسئولیت من از همه روشنتر بود و هم قائم مقام فرمانده کل قوا بودم و اختیاراتم بالا بود. با تفکر وارد شدم و این مسئله را عملیاتی کردم. از وزارت خارجه خواستم که قطعنامه را نه رد و نه قبول کنند و بگذارند مذاکره کنیم. قطعنامه را قابل قبول کنیم و بعد تصمیم بگیریم.» وی به این بهانه به موضوع رابطه با امریکا رسیده و با اشاره به نامهای به حضرت امام(ره) میگوید: « بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.» این سخنان در کنار برخی اظهارات جسته و گریخته پیرامون رفراندوم هستهای و یا احتمال کاهش فشار بین المللی بر ایران در صورت سهمدهی به اصحاب فتنه در قدرت و فضای آینده سیاسی کشور، همه و همه از یک طراحی بزرگ داخلی و همراهی سازماندهی شده خارجی برای تاثیر بر فضای انتخابات آینده ریاست جمهوری با ابزار سیاست خارجی حکایت دارد. این در حالی است که موفقیتهای سالهای اخیر در پیشبرد رویکرد مقاومتی و عدم باجدهی به دشمنان غربی آنهم با ژست واقعگرایی و عملگرایی موجب شده است تا امروز ایران پس از هفت سال به یک جهش استراتژیک در منطقه و جهان دست پیدا کرده و قدرت نفوذ و تاثیرگذاریاش بر معادلات و مناسبات جهانی غیرقابل مقایسه با سالهای حاکمیت رویکردهای کارگزارانی و اصلاحطلبانه باشد و شکی نیست که اوج این چالش و مقاومت را در سالهای اخیر و خصوصا یکسال اخیر میتوان شاهد بود. موفقیت جلیلی و تیم او در پیشبرد این رویکرد مقاومتی و تلفیق تدبیر و واقعگرایی با آرمانگرایی انقلابی از یک سو و نزدیک شدن پرونده هستهای ایران به مرحله به ثمر رسیدن در دوره مدیریت وی، سبب شده است تا جایگاه جلیلی برای حامیان رویکرد سازش جایگاهی مهم و حساس و تخریب او دارای ارجحیت و موضوعیت باشد چرا که با به ثمر رسیدن پرونده هستهای در دوره جلیلی، از یک سو محور مانور و عملیات این جریان یعنی فشارهای خارجی، در انتخابات آینده ریاست جمهوری غیر قابل استفاده خواهد شد و از سوی دیگر شخص جلیلی که دارای مقبولیت گفتمانی نیز هست، به یک گزینه جدی برای رقابت در انتخابات تبدیل خواهد شد. و شاید بر همین اساس است که ماهها مانده به انتخابات ریاست جمهوری و در حالی که رهبر معظم انقلاب بارها از کشیده شدن فضا به سمت چالشهای انتخاباتی یکسال قبل از انتخابات، انتقاد کردهاند، برخی جریانات و محافل رسانهای به دنبال حاشیه سازی در قبال موضوع کاندیداتوری جلیلی و زمینهسازی برای تخریب سازماندهی شده وی هستند. این درحالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در نفی رویکرد سازشکارانه نه تنها در دی ماه 86 بلکه در دیدار اخیر خود با مسئولان نظام در روز چهارم ماه مبارک رمضان به این امر مهم اشاره کرده و فرمودند:» آن روزى که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملقآمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربى، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفى کردند! ... در همین قضیهى هستهاى، آن وقتى که ما با اینها همراهى کردیم و عقبنشینى کردیم - البته براى ما تجربهاى بود، اما این واقعیت است - اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوى آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم ... عقبنشینىها آنها را گستاختر کرد.» [ یادداشت ثابت - شنبه 91/5/8 ] [ 8:3 صبح ] [ حامی اصفهانی ]
[ نظر ]
نتیجه ایستادگی هستهای در بیانات رهبر انقلاب+اینفوگرافی ،دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای در اینفوگرافیکی دستاوردها، ثمرات و منافع ایستادگی در مسئله هستهای برای جمهوری اسلامی ایران را که حضرت آیتالله خامنهای در یباناتشان در طول 9 سال گذشته (83 تا 91) در 44 سخنرانی به آن اشاره کردهاند،منتشر کرده است. این اینفوگرافی را اینجا مشاهده کنید. [ یادداشت ثابت - جمعه 91/5/7 ] [ 2:28 عصر ] [ حامی اصفهانی ]
[ نظر ]
چه خبر از انتخابات ؟؟ *نشست انتخاباتی گروهی از اصلاح طلبان در پنجاب آمل برگزار شده است. حمید رضاجلایی پور، محمد نعیمی پور وباقر نبوی از جمله سخنرانان این همایش بودند.نعیمی پور ضمن ارائه گزارشی از برنامه انتخاباتی اصلاح طلبان، گفته است:" ما از انقلابیم و باید انقلابی بمانیم و بر اساس قانون اساسی فعالیت کنیم."جلایی پورهم از چهار بحران مشروعیت، کارآمدی،مشارکت ومقبولیت سخن گفته و تاکید کرده "ما با پذیرش قانون اساسی باید در انتخابات حضوری فعال داشته باشیم." *یکی از کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری در جلسه ای با گلایه از اصولگرایان گفته" من از خودی ها دلگیرم که کوچکترین ضعف ما را بزرگ می کنند و هر کار مثبت مان را به حساب انتخابات می گذارند." وی ضمن قبول فساد برخی اطرافیانش گفته:" من به اندازه کافی کادر ندارم و اگر شما نیرو معرفی کنید من بلافاصله جایگزین خواهم کرد." *اصلاح قانون انتخابات در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار خواهد گرفت. در قانون اساسی درباره نظارت بر انتخابات که وظیفه شورای نگهبان است قانون داریم اما قانونی درباره مجری انتخابات که دولت است نداریم. در زمان ریاست پورمحمدی بر وزارت کشور، اصلاحات لازم در قانون انتخابات انجام شد و برای اظهار نظر به مجمع تشخیص ارجاع شد. در حال حاضر سیاست های اجتماعی در دستور کار مجمع قرار دارد که حدود دو ماه بررسی آن به درازا خواهد کشید. *خوئینی ها از مطرح شدن نام "محمد رضا عارف" به عنوان گزینه ریاست جمهوری اصلاح طلبان عصبانی است و گفته" اگر عارف بیاید من سکوت نخواهم کرد چرا که او را اصلاح طلب نمی دانم و در این باره شخصا بیانیه خواهم داد." خوئینی ها معتقد است معرفی امثال جهانگیری و عارف یعنی آبروریزی برای اصلاح طلبان، چون هیچ کدام از این کاندیداها نه اهل چالش و ایستادن در برابر فشارها هستند و نه رای آور. [ یادداشت ثابت - جمعه 91/5/7 ] [ 2:27 عصر ] [ حامی اصفهانی ]
[ نظر ]
تلاشهای مجازی حامیان انتخاباتی سعید جلیلی گزارش مبسوطی از فعالیت جنبش مجازی حامیان دکتر جلیلی که در سایت اصلاح طلب بازتاب به نگارش در آمده است : «فرزند برومند نظامی جلیلی / سرباز ولایت و امامی جلیلی. سی سال اگر ریزش مردان جفا بود / تو رویش سی ساله مردان خدایی جلیلی». این دو بیت در واقع بخشی از انبوه مطالب کوتاه و بلندی است که این روزها در وبلاگ ها و سایت های مختلف در ستایش از فعالیت های سعید جلیلی و دعوت از وی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده به چشم می خورد. همراه با پایداری، علیه مشایی وبلاگ های حامی جلیلی از حیث محتوایی، سیری مشابه را طی می کنند. ادبیاتی شبیه به رسانهپهای جبهه پایداری دارند و در انتخابات مجلس نهم نیز به طور گسترده ای مواضع این جریان سیاسی را پوشش دادند. سخت علاقه مند به مواضع آیت الله مصباح یزدی هستند و واژه کلیدی ادبیات آنها، «گفتمان سوم تیر» است. در این باره در یکی از وبلاگ های حامی جلیلی چنین آمده است: « جریان سوم تیر و گفتمان بازگشت به مواضع و شعارهای انقلاب امروز متجلی در جبهه پایداری است. جریانی که در راس آن علامه مصباح، تئورسین اسلام ناب و انقلابی قرار دارد. امروز سربازان از خود گذشته امام و رهبری و دوست داران دکتر جلیلی حمایت کامل خود را از این جریان اعلام نموده از هیچ کمکی در راستای تحقق اهداف انقلابی این جریان خالص دریغ نمی ورزد». البته این حمایت ها یک طرفه نبوده و از سوی جبهه پایداری هم می توان نشانه هایی از حمایت قوی مشاهده کرد، مانند این توصیف باقری لنکرانی، سخنگوی جبهه پایداری: «باید امیدوارانه و شجاعانه و با شناخت ظرفیت های خودمان و توانمندی های درون زای کشور حرکت کنیم. مثل نمایش اقتدار ملی ایران در جهان در مذاکرات استانبول. کار به جایی رسید که آمریکایی ها با التماس تقاضای مذاکره دوجانبه داشتند که غیر از 1+5، خصوصی هم مذاکره داشته باشیم و در آستانه نشست بغداد بحث میکردند که چه کار کنیم، چطور جهان را توجیه کنیم، ما خیلی علیه ایران شعار دادیم و حالا مجبوریم به ایران امتیاز بدهیم». این نمونه نوشته های وبلاگ نویسان حامی جبهه پایداری درباره جلیلی و لنکرانی، همچنین می تواند نشانه ای باشد برای برخی گرایش های درونی جبهه پایداری که برخی شان جلیلی را می پسندند و برخی دیگر، لنکرانی را: « شاید بتوان گفت پس از وزیر بهداشت سابق، محبوبیت و صفای آقای دکتر جلیلی زبانزد شده است. تیزهوشی و شجاعت او در عین ساده زیستی بی نظیرش حتی برای سیاستمداران خارجی قابل تحسین بوده است». نویسندگان حامی جلیلی همچنین از منتقدان جدی حلقه نزدیک به رئیس جمهور به ویژه اسفندیار رحیم مشایی محسوب می شوند و بارها این جریان را متهم کرده اند که در اندیشه حذف جلیلی هستند. به این تحلیل توجه کنید: «هستند افرادی، که این شخصیت برجسته را بر نمی تابند و احتمالا در صددند همان کاری را بکنند که با دکتر باقری لنکرانی و دیگر اخراجی های دولت نهم و دهم کرده اند. با تائید وجود جریان انحرافی در بدنه اصلی دولت، نمی توان ساده اندیشانه تصور کرد که این تیم وجود چنین شخصیت انقلابی، ولایی و در عین حال کارآمد را در کنار خود تحمل کند. شواهد زیادی بر این مدعا وجود دارد. تلاش برای کم اهمیت نشان دادن اقدامات جلیلی، سانسور مذاکرات مسکو در روزنامه ایران که همان بولتن خبری دولت و تیمش می باشد ــ در عین اینکه تیتر اصلی همه رسانه ها بود ــ نمونه هایی از این حیرانی می باشد. سوالی که در این جا وجود دارد این است که جریان انحرافی با دکتر جلیلی چه خواهد کرد؟ ادامه مسئولیت دکتر جلیلی، موجب افزایش محبوبیت روزافزون وی خواهد شد. رسانه ای شدن دیدارها، مذاکرات و گزارشات ایشان، زمینه را برای شناخت بیشتر او در اذهان عمومی آماده تر می کند. تصور کنید، او نامزد انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری باشد! برای راندن او از این مسئولیت نیز راهی به جز عزل یا اجبار به استعفای وی متصور نمی باشد. عزل وی در اوج محبوبیت، موجب مظلوم نمایی او خواهد شد. احتمال دخالت رهبری هم سایه سنگینی در این موضوع است که بعید می دانم دولتی ها باز هم بخواهند تجربه اش کنند! جایگزینی مهره ای دیگر به جای دکتر جلیلی هم کار ساده ای نیست. این روزها، دکتر جلیلی گزارش کار خوبی برای دولت است! مجموع این مسائل به خوبی بیانگر حیرانی و سرگردانی تیم جریان انحرافی در مقابله با دکتر سعید جلیلی می باشد. مسلما جریان انحرافی در این میانه بیکار نخواهد نشست و دست به اقدامات ایذائی خواهد زد». رویکردهای متنوع محتوایی از منظر محتوایی، وبلاگ نویسان به شدت علاقه مند به تصویرسازی از سعید جلیلی هستند. تصویرسازی هایی که به شدت تداعی کننده کوشش های معطوف به حمایت از محمود احمدی نژاد است: الف) ساده زیست است: عکس های متعدد «پراید دکتر» که نماد ساده زیستی سعید جلیلی محسوب می شود، از جمله تصویرهای محبوب این وبلاگ نویس است. البته تصویرسازی درباره ساده زیستی سعید جلیلی محدود به این یک مورد نیست، یکی از حامیان وبلاگ نویس در این باره نوشته است: «سال ها در وزارت خارجه کار می کرد با اتوبوس و مترو از کرج می آمد سر کار. تلفن همراه که نداشت ثابت را هم خارج از نوبت با امتیاز جانبازی نگرفته بود. می گفت ما در خدمت انقلابیم نه انقلاب در خدمت ما». موارد دیگری هم وجود دارد، مثلا استفاده جلیلی از پرواز عادی برای رفتن به محل مذاکرات هسته ای و عدم حضور در بخش ویژه هواپیما (first class) یا نداشتن اسکورت و همراه حتی برای حمل وسایل شخصی را مظهری دیگر از ساده زیستی او اعلام می کنند. به این نمونه توجه کنید: «جلیلی و هیات همراه برای سفر به روسیه از هواپیمای اختصاصی استفاده نکردند و حتی برای اخذ بلیط نیز بدون استفاده از امتیازات خاص به شکل کاملا عادی مقدمات سفر را فراهم کردند. به طوری که یکی از خبرنگاران یک روز قبل از سفر، به مزاح به همراهان جلیلی می گفت که این روزها مسافر مسکو زیاد است و ممکن است برای شما بلیط پیدا نشود و نتوانید در مذاکره حاضر شوید». خبرنگاری درباره ساده زیستی او نوشته است: ««محل استقرار هیات ایرانی در ژنو مهمانسرای نمایندگی ایران بود که البته جای خیلی ساده و بیآلایشی بود و حتی در هوای نسبتا گرم این روزها کولر هم نداشت و شب که پنجره اتاقها را برای خنک شدن هوا باز میگذاشتیم پشهها سور و ساتی بر پا میکردند تماشایی». وی در نمونه دیگری، روحیه جلیلی را این گونه توصیف می کند: «بعد از مذاکرات، جلیلی به همراه محافظان سوئیسی خود برای دقایقی و جهت پیاده روی به بیرون از محل مهمانسرا رفت و در بازگشت محافظان را به داخل دعوت کرد و شخصا از ایشان با میوه پذیرایی کرد که این اقدام جلیلی برای افسران پلیس حفاظت سوئیس جالب توجه بود». ب) نماد رویش مدیران انقلابی است: این نویسندگان همچنین به شدت بر دوران حضور دبیر شورای عالی امنیت ملی در دوران جنگ و انتشار تصاویر حضور در دفاع مقدس و جانبازی سعید جلیلی تاکید و اصرار دارند. او را نماد رویش مدیران انقلابی می دانند و می نویسند که جلیلی مدیری جوان و به شدت پرکار است و از این نظر با احمدی نژاد مقایسه اش می کنند، او را در عین حال چهره ای مظلوم و مرموز میپدانند و این رازآلودبودن را به تواضع ویژه جلیلی تعبیر می کنند. ج) مذهبی است: رسانه های مجازی حامی جلیلی، به شدت به انتشار عکس های خندان از دبیر شورای عالی امنیت ملی علاقه مند هستند و علاوه بر نشاط بصری، متوجه اهمیت آرامش بخشی تصاویر هستند و به همین اعتبار، وجه مذهبی او را با انتشار گسترده تصاویر نماز خواندن دبیر شورای عالی امنیت ملی در عراق، استانبول و ... برجسته نشان می دهند: «سجده طولانی و همراه با دعای جلیلی نیز مورد توجه مسافران و برخی خبرنگاران قرار گرفت. در همین رابطه یکی از خبرنگاران از جلیلی پرسید که در این لحظه و در این مکان چه دعایی کردید که جلیلی با تبسم و لبخند محبت آمیزی حاضر به پاسخ دادن نشد». این روایت حجت الاسلام علم الهدی، امام جمعه مشهد هم بارها در وبلاگ های مختلف بازنشر شده است: «می بایست دو گروه ایرانی و 1+5 به صورت همزمان وارد سالن مذاکره می شدند که به علت مصادف شدن ورود طرفین مذاکرات با زمان اذان مغرب، این اتفاق رخ نداد. تیم مذاکره کننده ایرانی به سرپرستی دکتر جلیلی به محض اطلاع از زمان اذان مغرب و عشا به وقت استانبول، از ورود به سالن جلسه امتناع کردند و در گوشه ای از سالن محل مذاکرات به اقامه نماز پرداختند. در این مدت، کشورهای اتمی و قدرتمند دنیا، منتظر بچه های ما شدند تا همزمان وارد سالن شوند. این توکل و استعانت از خداوند متعال باعث پیشرفت مذاکرات به نفع طرف ایرانی شد، به گونه ای که صلابت و اقتدار ایران را به دنبال داشت». د) مردمی است: حامیان وبلاگی همچنین با انتشار تصاویر حضور فرزند جلیلی یا همراهی همسر وی در نماز جمعه و نداشتن محافظ، وجه مردمی او را قوی نشان می دهند: «در نماز عید فطر در حال برگشتن از نماز بودم، در خیابان طالقانی ناگهان دیدم ایشان در کنار همسرشان در میان انبوه مردم در حال بازگشت از نمازند. در حالی که هر چه نگاه کردم، یک محافظ هم همراهشان نبود. جالب آنجا بود که کسی به ایشان توجه نمی کرد، شاید کسی تصورش را هم نمی کرد که دبیر شورای امنیت ملی در میان مردم نماز گزارده و همراه با آنان با آن پای بهشتیش در حرکت باشد». هـ) متعهد و متخصص است: از سوی دیگر، حامیان سعید جلیلی، تاکید ویژه ای بر متخصص بودن، به ویژه فارغ التحصیلی از دانشگاه امام صادق (ع) و تسلط به زبان های انگلیسی و عربی جلیلی دارند، دوران طولانی حضور جلیلی در دستگاه سیاست خارجی را نکته ای مهم می دانند و به طور مکرر به صبوری، طمانینه، زیرکی، شجاعت، مقاومت و تسلط دبیر شورای عالی امنیت ملی در طول مذاکرات هسته ای اشاره دارند. این بخش از حاشیه نویسی های خبرنگار فارس که مانند بخش های قبلی از نوشته های محبوب این روزهای وبلاگ نویسان حامی جلیلی محسوب می شود، به خوبی این تلاش را منعکس میپکند: «در سفر جلیلی از ژنو به استانبول یک زن و مرد ترکیهای با کودکشان در صندلیهای ردیف کناری دکتر جلیلی نشسته بودند و جلیلی در چند نوبت به اظهار محبت نسبت به آن پسر بچه پرداخت و او را به خنده انداخت. این رفتار جلیلی مرا به یاد سخنان یکی از خبرنگاران انگلیسی زبان حاضر در جریان مذاکرات انداخت که تعریف میکرد هنگام خروج اعضای هیاتهای مذاکره کننده برای نهار نماینده سیاسی انگلیس با صدای بلند با یکی از همراهان خود گلایه میکرد که «ما دیگر چه کار کنیم که هر چه میکنیم این ایرانیها (احتمالا خطاب به جلیلی به عنوان طرف مذاکرات آنها) این قدر پیچیده و سرسخت هستند. آن پیچیدگی و سرسختی در مقابل دیپلماتهای طراز اول قدرتهای جهانی و این گونه برخورد با یک کودک و خنداندن او!» این هم یک نمونه ای دیگر از نویسنده هفته نامه 9 دی: «زیرکی دکتر جلیلی در این بود که می دانست خواسته آمریکا و شخص اوباما از کاترین اشتون آن است که به هیچ وجه مذاکرات قطع نشود. چراکه اوباما حداقل تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به استمرار مذاکرات نیاز دارد و تحلیل صحیح دکتر جلیلی و تیم ایرانی سبب شد تهدید هوشمند نمایندگان ایران اسلامی جواب دهد و طرف غربی مجبور شود با روش و مدالیته مورد نظر ایران به مذاکره ادامه دهد ... در مذاکرات مسکو دکتر سعید جلیلی در کمال آرامش پاورپوینت مبتکرانه خود را در محورهای 5گانه ارائه می کند. نفس اینکه معماری روش مذاکرات از سوی ایران تحمیل گردید برای طرف مذاکره کننده غربی سخت و سنگین بود، اما آنها آلترناتیو دیگری نداشتند. با ابتکار تیم ایرانی، مذاکره روشمند، منسجم و قانونی به مزیت ایران اسلامی تبدیل شد. ورود تیم مذاکره کننده ایرانی به متدولوژی و ظرف مذاکره قبل از مباحث محتوایی و مظروف مذاکره، از مزیت های این دور از مذاکرات بود. پنج مرحله تشریح شده از طرف دکتر جلیلی حکایت از مذاکره طراحی شده، فکر شده و معماری هوشمند نمایندگان ایران اسلامی در رزمگاه دیپلماسی بود». رساله دکتری جلیلی با عنوان اندیشه سیاسی در قرآن که در سیاست خارجی دوران پیامبر با مقدمه پرفسور حمید مولانا، منتشر شده از دیگر مستندهای مدافعان جلیلی برای اثبات تخصص و تهعد او است. و) حامل صاحب صلاحیت گفتمان سوم است: وبلاگ نویسان سوم تیری که مطالب یکدیگر را به شدت ساپورت رسانه ای و بازنشر می کنند و یکدیگر را «همسنگر» می خوانند، تلاش های مجازی خویش را «جهاد مجازی» نام گذارده اند، چراکه سعید جلیلی را مردی می دانند که مورد اعتماد رهبری است، دورانی «مدیریت بررسیهای جاری دفتر رهبر معظم انقلاب» را بر عهده داشت و در همین دفتر، نوشته هایش درباره سیاست خارجی منبعی مطمئن برای تصمیم گیری های کلان بوده و با تکیه بر همین داشته ها، تاکید می کنند که اینک این «انقلابی واقعی» باید به میدان آید و در پرتو این اعتماد، پرچم «گفتمان سوم تیر» را بار دیگر به دست گیرد. و البته تلاش هایشان محدود به همین نوشته های وبلاگی نیست و خبر می دهند «هر روز خیلی از رفقا برای اینکه تو انتخابات شرکت کنه، کلی نذر می کنند، از جلسات ختم صلوات تا مجلس روضه و سینه زنی». روش هایی که سخت شبیه به روش های حمایتی از محمود احمدی نژاد در روزهای پیش از انتخابات سال 84 است. گفتمان سازی برای کاندیدا همان گونه که اشاره شد حامیان سعید جلیلی به نحو گسترده ای او را یکی از چهره های اصلح برای ادامه گفتمان سوم تیر می دانند. آنها از حرکت های محمود احمدی نژاد به ویژه پیوند او با اسفندیار رحیم مشایی سرخورده و ناراضی نشان می دهند و به تعبیر سجاد صفار هرندی، (فرزند محمدحسین صفارهرندی) از اینکه «هواپیمای مسافری سوم تیر روی هوا دزدیده شده است»، سخت عصبانی هستند اما در عین حال امیدوار هستند که آن را باز گردانند. سعید جلیلی روزگاری در جمع دانشجویان گفته بود: «حمدی نژاد، اندیشهای که ارائه میکرد دچار یک سری نوسانات، اعوجاجات و حرکات کاریکاتورگونه نبود. یعنی منطق و انسجام خوبی داشت، و جدا از اینکه قبولش داشته باشیم یا نداشته باشیم موافقان و مخالفان قبول دارند که بازی نکرد. یک رویکرد خالصی از آن مبانی و دیدگاهی که داشت ارائه کرد تحت عنوان اندیشه دینی». اینک اما حامیان دیروز احمدی نژاد باور ندارند که احمدی نژاد و به ویژه یاران او چنین باشند و به همین اعتبار در اندیشه یافتن نماینده سیاسی جدیدی برای خویش هستند. نمادهای برجسته گفتمانی از این منظر عبارتند از «ساده زیستی، مردم داری، خدمتگزاری، ولایت مداری و استکبارستیزی». تحلیل محتوای وبلاگ های حامی سعید جلیلی نشان می دهد که از نظر آنها، دبیر شورای عالی امنیت ملی واجد چنین مولفه هایی است و به خوبی شایستگی جانشینی احمدی نژاد را دارد. در مولفه های گفتمانی تخصصی مورد توجه حامیان جلیلی، گزاره هایی چون «مخالفت با اصول زدایی از سیاست خارجی، سیاست تهاجمی و تهدیدزدایی» بیشتر مورد توجه حامیان جلیلی است و با تکیه بر چنین مولفه هایی، دست او را در مقابل طرف های غربی بالاتر می دانند. با وجود این، در حوزه سیاست داخلی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نمی توان ردپای مشخصی از جهت گیری گفتمانی سعید جلیلی یافت که بیشتر به سبب حوزه کاری تخصصی وی و عدم اظهارنظر در این حوزه ها باز می گردد. ارزیابی یک تلاش رسانه ای آیا این حرکت رو به توسعه و هماهنگ را میتوان خروجی یک اتاق فکر دانست؟ یکی از چهرههای رسانهای مهم و مورد علاقه وبلاگ نویسان حامی سعید جلیلی، برادر او وحید جلیلی است. وحید را میتوان چهرهای پرکار در حوزه رسانههای سوم تیری دانست. او بهشدت پرکار است و اهل رسانههای جدید. تئوریهای گستردهای در زمینه استفاده بهینه از خرده رسانهها دارد و بهشدت مدافع توسعه رسانهها در سطوح پایین دستی جامعه است. در میان وبلاگنویسان حامی جلیلی، میتوان اندک اندک ظهور وبلاگنویسان ساکن شهرهای کوچک را نیز مشاهده کرد. آیا این رویه با دیدگاه های وحید جلیلی درباره توسعه رسانههای خرد و نمایندگی اقشار پایین دستی همخوانی دارد؟ وحید جلیلی همچنین دیدگاههای متفاوتی درباره عدم حضور روستاییان در رسانههای گسترده ملی و در واقع نماینده نداشتن این قشر دارد، آیا میتوان گفت که تحت تاثیر همین نظرات شاهد دور تازهای از تلاشها برای گسترش فراخوان حمایت از سعید جلیلی در سطوح پایین دستی جامعه باشیم. در هفتههای اخیر اما چهره تازه رسانهای هم به جمع نزدیکان سعید جلیلی اضافه شده است؛ مهدی محمدی، عضو سابق شورای سردبیری روزنامه کیهان، چهرهای رسانهای و پرکار است که در حوزه کلان میتواند موثر باشد. کامران نجفزاده هم در مسکو تیم رسانهای جلیلی را همراهی میکرد. در میان سایتهای هوادار وی، تیم رسانهای رجانیوز نیز قابلیتهای قابل توجهای برای گسترش کارهای رسانهای از خود نشان دادهاند. آنها متخصص کارهای رسانهای با رویکرد سلبی هستند، آیا در آینده نزدیک شاهد تلفیق این تجربیات با هم خواهیم بود و فعالیتهای رسانهای، رویکردی عمیقتر و وسیعتر خواهند یافت؟ یا اینکه جوششی وبلاگی را شاهد خواهیم بود که در صورت عدم بازتاب یا دریافت پاسخ مناسب از سوی لایهها و احزاب مختلف سیاسی، فرو مینشیند؟ آیا میتوان این کوشش وبلاگی را به منزله «فشار از پایین» در جهت اهداف برخی چهرههای سیاسی تعبیر کرد؟ روزگاری سعید جلیلی در پاسخ به خبرنگاری غربی گفته بود: «مذاکره مثل فرش ایرانی است؛ میلیمتری، دقیق و با تامل بافته میشود اما نتیجه کار محصول زیبایی خواهد بود». آیا حامیان دبیر شورای عالی امنیت ملی هم در حال بافتن فرش ایرانی هستند؟ از این دست پرسشها بسیار هستند، اما بدون شک نیازمند وقت بیشتری برای یافتن پاسخهای دقیق و میلیمتری هستیم. [ یادداشت ثابت - یکشنبه 91/5/2 ] [ 2:1 عصر ] [ حامی اصفهانی ]
[ نظر ]
|
|
[ ایمیل مستقیم بانگارنده وبلاگ: ESFAHANHAMI@GMAIL.COM ] [ ESFAHANHAMI@GMAIL.COM] |